شناخت

اولین قدم بخش مهندسی شناخت است .برای شناخت باید کارخانه را دقیق بررسی کرد. مشاهده و مطالعه مستندات و مصاحبه با کارفرما بهترین ابزار شناخت است. در این صورت است که میدانیم چه میخواهیم طراحی کنیم. در این امر نباید فقط به حرف مدیر تکیه کرد چرا که مدیران میانی وضعیت مطلوب را نشان میدهند و ۹۶% مسائل از دید مدیران ارشد پنهان است.

در طراحی سیستم،دو پایه اساسی وجود دارد :

  1. نیاز سازمان : در هنگام تحلیل نیاز ، سازمان پالایش میشود پس از تحلیل مستندات و شناخت نیاز سازمان،بحث طراحی سیستم به میان می آید. در این خصوص باید بدانیم ابزارهایمان برای برآورده کردن نیاز کدام ها هستند و چقدر منعطف می باشند. زیرا ابزار سازگار با نیاز ، ریسک کار را پایین می آورد و تمرکز را به جای روش اجرا روی هدف میگذارد.
  2. توانایی سیستم :در هنگام طراحی سیستم باید به قدرت خلاقیت و حل مسئله توجه داشت. اگر ابزار ها منعطف نباشند و نتوانند با نیاز ها منطبق شوند ، سازمان به بن بست میرسد. از طرفی هم نباید وابسته به ابزار بود و فکر کرد یک ابزار باید پاسخگوی نیازهای مختلف باشد.


اغلب اوقات تحلیلگران در تله ی روش می افتند و اینگونه میشود که بدون در نظر گرفتن نیاز کاربر ، روشی را به آن‌ها تحمیل می کنند که فقط پاسخگوی نیاز آن مرحله از سازمان است و با شکست رو به رو میشود.باید به این نکته توجه کرد که اگر به یک نیاز مشتری جواب دادیم راه نیازهای دیگر را به روی او نبندیم بلکه مقاصد بعدی پیش بینی کنیم و افق دیدش را گسترش دهیم.