یکپارچگی

یکپارچگی چگونه باید اعمال شود ؟

شاید پیچیده ترین کاری که ERP انجام میدهد " یکپارچگی" است. زیرا باید نوعی کنترل را اعمال کند که چابکی سازمان از دست نرود. اصولأ کنترل و چابکی عکس هم عمل میکنند. اگر سازمانی داریم که اجزایش آزادی عمل دارند ، باید در قالبی قرار بگیرند که در حین تأثیر پذیری و مرتبط بودن به هم فعالیت داشته باشند. فلذا ERP روی موجود زنده ای به نام سازمان عمل یکپارچگی و نظم را انجام میدهد بدون آنکه پویایی و چابکی آن دچار اختلال شود.

ERP در سازمان های بزرگ به دنبال یک سیستم اختصاصی است. چه از نظر صنف ، چه از نظر سن سازمانی. و به همین دلیل خاص است که سازمانی مزیت رقابتی پیدا میکند. هر کسب و کاری با خلاقیت و نوآوری و نبوغش است که رشد میکند. علاوه بر این باید توجه داشت که نیازهای سازمانی با گذر زمان و افزایش سن تغییر میکنند. در واقع ERP یکپارچگی را با مسائل اختصاصی سازمانی آشنایی میدهد.

هر ارتباطی که در سازمان ایجاد میشود یک پیچیدگی به آن اضافه میشود و با گذر زمان تبدیل به یک ابر چالش میشود. به همین سبب مدل های از پیش ساخته شده نمیتوانند پاسخگوی چنین مسئله ای شوند. بنابراین بر اساس نیازهای یک کسب و کار سفارشی سازی میشوند که قابلیت کپی برداری ندارند و از طرفی هم شرکت ها صرفأ تحت تأثیر صنعت ها نیستند بلکه بخشی از نیازهایشان را صنعت تأمین میکند. مدیریت و مالکیت و شرایط اقلیمی و ... همگی روی نیازهای سازمان مؤثر هستند. در بحث یکپارچگی باید با علت قضیه مبارزه کرد تا معلول نیز خود به خود حل شود.

در یک سیستم چه مواردی یکپارچه میشوند؟

اگر بخواهیم یکپارچگی را در مهندسی سازمان لحاظ کنیم باید هم فرایندها و هم دیتاها یکپارچه شوند. دیتاها باید یکدیگر را پشتیبانی کنند بنا بر فرض مثال اگر بخواهیم یکپارچگی را در سیستم نگهداری و تعمیرات نشان دهیم باید عوامل تولید و سفارشات فروش را نیز در نظر داشته باشیم ضمن اینکه باید بدانیم چه نوع نگهداری و تعمیرات و چه متریالی مورد نیازمان است تا این یکپارچگی خروجی درستی داشته باشد.

در سازمان های جزیره ای اگر تغییرات در یک بخش صورت گیرد به علت ساختار کم ارتباط بخش ها ، اثر تغییرات فقط در همان بخش باقی می ماند. مثلا اگر سیستم بخش تولید بهبود یابد اما بخش فروش و بازاریابی مانند گذشته اش عمل کند ، سازمان عملا نتیجه ای مطلوبی نخواهد گرفت. ERP باعث میشود به جزئیات توجه شود و بستری برای یکپارچگی به وجود آید و سازمان های جزیره ای فاقد این ویژگی هستند. اگرچه که یکپارچگی صرفأ در خصوص دیتا نیست اما در سیستم های جزیره ای با دوگانگی و چند تایی دیتاهای مختلف طرف هستیم. علاوه بر دیتا باید فرایند هم به یکپارچگی برسد چرا که سیستم جریان فرایند را کنترل می کند. ساختارهای فرایندی و یکپارچه سازمان را به سمت تصمیم گیری های درست سوق میدهد.

فواید یکپارچه شدن سازمان ها چیست؟

  1. در سازمان های یکپارچه ، ساختارهای عمودی و وظیفه گرا به ساختارهای افقی و فرایندگرا تبدیل میشوند و از آن جا که واحد ها توسط تسک ها به هم مرتبط هستند سیستم تسک ها را مدیریت میکند.
  2. یکپارچگی دوباره کاری و کارهای اپراتوری ، کنترل های فیزیکی و دستی را کاهش میدهد.
  3. بازرسی ها را کم میکند و به نظمی درونی می رسد و فرایندها را مانیتور و کنترل میکند.
  4. زمانی که نیاز به پیشگیری داریم به موقع پیش قدم میشود.
  5. باعث رونق فرایند MTO در سازمان میشود و از تولید انبار کردن بیش نیاز سازمان جلوگیری میکند.
  6. یکپارچگی روی جریان نقدینگی اثر میگذارد.
  7. سازمان را هم راستا و هم جهت میکند.