
چرا هر کسب و کار یک راهکار؟
موفقیت، خودشناسی، کسب وکار، اینده ی ایده آل، عادت های موثر، افراد موفق.....
هر روز صبح که از خواب بیدار میشویم خیلی از ما، خودآگاه یا ناخودآگاه این کلمات را مرور می کنیم همچنین روزی که در پیش داریم را، اهداف، آیندهمان و رویاهایمان ....
در مروری کوتاه فاصله خودمان را باآدمی که دوست داریم باشیم احساس می کنیم، مطالعه میکنیم، پادکست گوش میکنیم، ویدیو میبینیم، اما هر چه بیشتر میگذرد احساس میکنیم هنوز تغییر محسوس و پایداری نکردهایم، بعضی از ما هم وقتی شروع به تغییر میکنیم تمام موانع جلوی چشممان میآید و، فکر می کنیم تقریبا با محدودیتها و شرایطی که وجود دارد تغییر امکان پذیر نیست.
شروع هایی که به پایان نرسیده را به یاد میآوریم و بیشتر غصه میخوریم، یا سعی میکنیم به آن ها فکر نکنیم، حالا بهتر است یک نفس عمیق بکشیم و سعی کنیم به هیچ چیز فکر نکنیم، خوب کمی آرامش هم بد نیست.
موفقیت برای هر کس با توجه به ابعاد و تجربیات زندگیاش اتفاق میافتد، روزی که تفاوتها و نیازها و منحصر به فرد بودنمان را درک کنیم مسیر و دریچه تازهایی برایمان آشکار خواهد شد.
مرور این منظومه هفتاد من کاغذ، درسهایی را به یاد میآورد که بسیار ارزشمند است: جلسه ایی با یک خودروساز داخلی داشتیم، به شدت بر سر این موضوع تاکید داشت که، ما از لحاظ امکانات سخت افزاری اکثر الگوهای شرکت تویوتا را با تمام مشکلات و تحریمها،تهیه و در مجموعه نصب نموده ایم و به دنبال ایجاد بستر نرم افزاری و فرآیندی آن هستیم تا بهترین خروجی را همانند شرکت تویوتا به دست آوریم، من هم در حال Compile کردن Input ها و Process بیانات مدیر عزیز بودم تا بر اساس فرایند و بهروش مد نظر ایشان Outputکاملی را ارائه کنم در حال پیش رفتن بودم که، چند If و Functionایجاد شد؟!
آیا این موضوع و شبیهسازی که بیان شد درست است؟ آیا امکان پیاده سازی همان بهروش های شرکت تویوتا در شرکت خودروسازی ایرانی وجود دارد؟
بسیاری از شما عزیزان هم مثل من حتما خیلی شنیدهاید زمانی که به صاحبان کسبوکار میگویید اسکوپ و اندازه کار را تعریف و مشخص کنند میگویند: ما که شبیه به فلان کسبوکار هستیم، پس بهروشهای همان کسبوکار پاسخگوی نیازهای ما هم هست، همان را برای ما پیاده سازی کنید، مسئله کدام است؟! شباهت یا نیاز.
همانطور که می دانید شباهت یک معیار تقریبی است که نشان می دهد: یک شرکت در حوزه و یا منطقه ایی که مشغول به فعالیت است، بر اساس داراییهای طبیعی و ذاتی، و یا با هم افزایی و یا دستیابی به سرمایه و استعداد و مزایای رقابتی دیگر مشاغل در همان حوزه و یا منطقه، قابلیت رشد و بهرهبرداری یافته است.
اما نیاز یک معیار واقعی است، که با حرکت و رشد سازمانها و شرکتها همانند بلوغ و دگردیسی هر موجود زندهای متولد میشود، رشد میکند، به بلوغ میرسد و چرخه عمر خود را طی مینماید، و به سطح بالاتری از بلوغ با نیازهای جدیدتری میرسد.
فلذا بهروش و یا هر فرایند در سازمان، بر اساس نیاز در همان مجموعه متولد شده، و برای پاسخ به همان نیاز، در همان برهه زمانی کارایی دارد، به همین دلیل به این مدیر عزیز و خودروساز داخلی عرضه داشتیم که شما و مجموعه شما دقیقا امکان پیاده سازی همان فرایندهایی که در شرکت تویوتا اجرا و پیاده سازی شده است را ندارد.
برای رسیدن به اینده ایده ال و موفقیت، که هر روز آن را با خود مرور می کنیم صاحبان کسبوکار نیاز به ابزاری دارند که بتوانند یک نظام رشد را بر اساس ابعاد، تجربیات، تفاوتها، نیازها و منحصر به فرد بودن خودشان و نه شباهتهایشان پایه ریزی کنند و ادامه حرکت با سرعت مطمئنه همانند یک قطار در مسیر ریل گذاری شده را بدهند چرا که سازمان یک موجود زنده است به همین منظور ما معتقدیم "هر کسب و کار، یک راهکار" لازم دارد مختص خودش، باور داشته باشیم این نیازها و تغییر مستمر سازمانها هستند که چهارچوب سیستم و اندازه آن را تعریف میکنند، و همیشه باید آن را به رسمیت شمرد و مد نظر قرار داد، نه شباهتها را.
به تحقیق و تجربه پس از اجرای بیش دویست پروژه موفق ERP واقعی در کشور عزیزمان، میتوانیم بگوییم نیاز سازمانها از ۹ اصل اصلی تاثیر میپذیرد:
تکنولوژی
نوع مالکیت
روش مدیریت
سن سازمان
تعارضات سازمانی و گروهای مستقل کاری
بلوغ سازمانی
نوع و ویژگیهای خاص صنعت
رقبا
قوانین بالادستی و دولتها
ایجاد و جاری شدن این تمدن در بستر ERP در سازمانها نیز خود با گذشت زمان نیازمند تغییر می باشد و با بزرگ تر شدن سازمان لباس قبلی دیگر مناسب نیست و جلوی رشد سازمان را هم می گیرد ، درنتیجه فرایندها، ERP و سازمان هم باید با هم رشد متوازن داشته باشند.
"هر کسبوکار، یک راهکار" فراموش نکنید.