9 مشکل رایج در کسب‌وکار

۹ مشکل رایج در کسب‌وکار

کسب‌وکار شما مانند یک ماشین در یک جاده در حال حرکت است، و همزمان محصول یا خدمات خود را نیز ارائه می‌نماید، ولی گاهی به نظر می‌رسد چرخ‌های آن در مسیر گیر می‌کنند. ممکن است مشکل از یکی از کارمندان باشد یا مشکلی در تحویل محصول شما به مشتریان وجود داشته باشد. مشکل کسب و کار هر چه که باشد، تأثیری متقابل بر سایر بخش‌های تجارت شما خواهد داشت.

آیا این مثال برای شما آشنا به نظر می‌رسد؟ شما تنها نیستید! اگر یک شرکت کوچک یا استارت‌آپ را اداره می‌کنید، احتمالاً قبلاً با مشکلات تجاری رایج و مشابهی روبرو شده‌اید – و اگر نه، به زودی با آن مواجه خواهید شد. برای حل چالش‌های کسب‌وکار، آمادگی، شناسایی زودهنگام و برنامه‌ریزی برای غلبه بر آنها ضروری است.


شناسایی مشکلات رایج در کسب و کار

برای مشخص کردن مشکلاتی که سازمان شما در حال حاضر با آن مواجه است، می‌توانید چالش‌های تجاری را به دو بخش تقسیم کنید: مشکلات فعلی کسب‌وکار که می‌توانید به سرعت آنها را برطرف نمائید، و مشکلات تجاری عمیق‌تر که نیاز به اصلاح عمیق‌تر و بیشتر دارند.

چند نمونه از مشکلات فعلی سطحی عبارتند از:

  1. نرخ جابجایی کارمندان
  2. افزایش رقابت
  3. سقوط میزان فروش


مشکلات تجاری عمیق‌تر

مطمئناً باید مشکلات سطحی را برطرف کنید، اما این دسته از مشکلات احتمالاً ریشه اصلی مشکلاتی نیستند که کسب و کار شما اکنون با آن مواجه است. برای دستیابی به موفقیت، باید به هسته مرکزی و دلیل اصلی آنچه که واقعاً شرکت شما را متوقف می‌کند دست یابید. برای اکثر کسب‌وکارها، مشکلات اصلی در یکی از ۹ دسته زیر قرار می‌گیرند.

۹ مشکل رایج در کسب‌وکارها

هر کسب‌وکاری صرف نظر از حوزه فعالیت، اندازه کسب‌وکار یا مرحله‌ای از چرخه تجاری که در آن قرار دارد، مشکلاتی را تجربه می‌کند. وقتی کسب‌وکار شما راکد است و احساس می‌کنید گیر افتاده‌اید یا رشدی را که در نظر دارید، تجربه نمی‌کنید، باید مراقب این ۹ مشکل رایج در کسب‌وکار باشید.

۱.شما هدف خود را نمی‌دانید

آیا شرکت شما احساس سرگردانی می‌کند؟ آیا بیانیه ماموریت خود را مدام تغییر می‌دهید؟ اگر پاسختان مثبت است، شما در حال تجربه یکی از رایج‌ترین مشکلات تجاری هستید: نداشتن هدف.

رهبر قوی بودن به معنای داشتن هدف است. اگر واقعاً باور داشته باشید که موفق خواهید شد، شاهد پیشرفت کسب‌وکار خود خواهید بود. این هدف شماست که به شما اشتیاق، انگیزه، اطمینان و توانایی غلبه بر موانع بزرگ را می‌دهد.

یک کسب‌وکار فقط به اندازه تفکر و ذهنیت رهبرش قوی است. این به شما بستگی دارد که کارتان را به درستی انجام دهید و شرکت خود را هدفمند نمائید.

۲.شما هویت برند قدرتمندی ندارید

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات کسب‌وکار در مرحله رشد، این است که مشخص کنند آنها چه کسی هستند. توسعه هویت برند سازمان برای موفقیت بازاریابی و فروش شما حیاتی است. هویت شما مظهر و نماد شرکت، یعنی ارزش‌های اصلی، ماموریت و اهداف سازمان شماست. این امر عمیقاً بر فرهنگ شرکت شما تأثیر می‌گذارد، که به نوبه خود تعیین کننده توانایی شما در استخدام و حفظ بهترین کارمندان خواهد بود.

هویت برند شما آن چیزی‌ست که باعث ایجاد ارتباط عاطفی با مصرف کننده می‌شود و در نهایت وفاداری مشتری را به همراه می‌آورد. بدون داشتن یک هویت برند قدرتمند، شما در واقع نمی‌دانید چه کسی هستید یا به چه سمتی در حال حرکت هستید. بدون این جهت‌دهی، نمی‌دانید کدام مخاطبین را هدف قرار دهید - و قطعاً مشتریان و طرفداران متعصبی نیز نخواهید داشت.

۳.سازمان شما ارزش ارائه نمی‌کند

کاهش سود یکی از مشکلات رایج کسب‌وکار است و می‌تواند منجر به ورشکستگی شود. وقتی این اتفاق می‌افتد، سرزنش بازار آسان است. اما هنگامی که بازار تغییر می‌کند، حتما دلیلی دارد. اگر مشتریان به این دلیل به سراغ رقیب شما می‌روند که خدمات یا ویژگی‌هایی را ارائه می‌دهند که شما فاقد آن هستید، به این دلیل است که آن خدمات یا ویژگی را ارزشمند می‌دانند. وقتی آنچه را که مشتری می‌خواهد ارائه نمی‌کنید، در واقع ارزش افزوده‌ای به آن‌ها ارائه نمی‌کنید.

برای موفقیت در کسب و کار، باید نوآوری استراتژیک مستمر را تمرین کنید. عامل کلیدی موفقیت خود را تعیین کنید - چه چیزی شما را از رقبا متمایز می‌کند؟ چگونه ارزش بیشتری برای مشتریان خود به ارمغان می‌آورید؟ چه چیزی شرکت شما را سر زبان‌ها می‌اندازد؟ اگر پاسخ این سوالات را نمی‌دانید، وقت آن است که بنشینید و در مورد آنها فکر کنید.

۴.شما از قبل برنامه‌ریزی نکرده‌اید

اگرچه هدف و هویت برای موفقیت شما بسیار مهم است، اما برنامه‌ریزی را فراموش نکنید، البته نه هر برنامه‌ای! بلکه یک برنامه عملیاتی عظیم (MAP) بنویسید. طرح‌ریزی یک برنامه عملیاتی عظیم به جای یک طرح سنتی به شما امکان می‌دهد در پاسخ به چالش‌های کسب‌وکار چابک بمانید و در عین حال همیشه گوشه چشمی به نتیجه و پاداش آن داشته باشید.

به عنوان مثال، اکثر صاحبان مشاغل برای رکود آماده نیستند، با وجود این واقعیت که از سال ۱۸۷۹، اقتصاد بیش از ۶۰ درصد از زمان خود را در رکود سپری کرده است. احساس اطمینان در زمان‌ آرامش آسان است، اما سختی‌ها مهم هستند. یک برنامه عملیاتی جامع، نحوه عملکرد کسب‌وکار شما را در صورت کاهش درآمد، خواه ناشی از رکود اقتصادی باشد یا تغییر ارزش محصول یا خدمات، مشخص و مدیریت می‌کند. اگر کسب‌وکار خود را به اندازه کافی برای مقابله با طوفان‌های احتمالی، مقاوم‌سازی نکرده‌اید، قطعا پیشرفت زیادی نخواهید کرد. بنابراین، پیش از وقوع یک رکود اقتصادی و سایر احتمالات منفی اقتصادی، آماده شوید.



۵.شما استراتژی خروج ندارید

هیچ‌کس نمی‌خواهد به پایان کسب‌وکار خود فکر کند، به همین دلیل است که تعداد کمی از مالکان با تدوین و توسعه استراتژی‌های خروج موافق هستند. اما هدف کسب‌وکار شما این است که در نهایت آن را ترک کنید. این کار می‌تواند به صورت تصاحب از طریق استقراض، واگذاری کسب‌و‌کار به فرزندان یا فروش کسب‌وکار به کارمندان کلیدی باشد. نکته این است که دانستن اینکه پایان ترجیحی شرکت شما چگونه خواهد بود به شما کمک می‌کند تا بهترین مسیر را برای رسیدن به آن تدوین کنید.

چهل و پنج درصد از صاحبان مشاغل بیش از ۴۰ ساعت در هفته را در دفاتر خود می‌گذرانند و هرگز راهی برای رهایی از خود نمی‌یابند تا بتوانند به دنبال علایق دیگر بروند. آیا شما هم همین احساس را دارید؟ قطعا زمان آن فرا رسیده است که روی استراتژی خروج خود کار کنید.

۶.عدم اطمینان و ترس، شما را کنترل می‌کند

هیچ چیز در این زندگی هرگز تضمین شده نیست، اما صاحبان کسب‌وکارهای جدید اغلب اجازه می‌دهند ترس از عدم قطعیت بر نحوه اداره سازمان آنها تأثیر بگذارد. ترس از شکست، ترس از اینکه به اندازه کافی رهبر خوبی نباشند و ترس از آینده اقتصادی می‌تواند ذهنیت شما را خراب کند و بر تصمیمات و رفتارهای‌تان تأثیر منفی بگذارد. با تمرکز بیش از حد بر روی این موارد منفی، به جای برداشتن گام‌های لازم برای رسیدن به موفقیت، کسب و کار خود را برای شکست آماده می‌کنید.

اگر این ترس‌ها را حس می‌کنید، بهتر است مشخص کنید که آیا آنها مبتنی بر باورهای محدود کننده هستند یا خیر. این باورها را به باورهای توانمند کننده تغییر دهید که به شما کمک کنند به عنوان یک رهبر پیشرفت کنید. به جای اینکه اجازه دهید ترس کسب‌وکار شما را خراب کند، از این ترس استفاده کنید تا شما را به سمت ارتفاعات بالاتر سوق دهد. وقتی تصمیم می‌گیرید که موفقیت بدون توجه به هر اتفاقی رخ خواهد داد، بسیاری از مشکلات تجاری شما در طول مسیر حل خواهند شد.

۷.شما از قدرت فناوری غافل مانده‌اید

کارآفرینان جدید اغلب این اشتباه را مرتکب می‌شوند که فکر می‌کنند به فناوری نیاز ندارند. برخی به این دلیل که ذهنیت قدیمی دارند اینطور فکر می‌کنند، در حالیکه از تمام قدرت فناوری موجود آگاه نیستند. برخی دیگر فکر می‌کنند که در کسب‌وکاری فعال هستند که برای موفقیت نیازی به فناوری ندارد. اگر می‌خواهید توسط رقبا خللی در کارتان ایجاد نشود، در اقتصاد امروزی استفاده از قدرت فناوری یک الزام است.

در هر کسب‌وکاری، چه بزرگ یا کوچک، فناوری‌های نوظهور از هوش مصنوعی گرفته تا اتوماسیون، جایگاهی ویژه دارند. با برگزاری جلسات نوآوری استراتژیک با تیم خود، در مورد فناوری جدید و نحوه گنجاندن آن در کسب‌وکار برای شکست دادن رقبا بحث کنید، و این مشکلات رایج تجاری را حل کنید.

۸.شما فاقد مهارت‌های لازم هستید

"موفقیت ۸۰% روانشناسی و ذهنیت و ۲۰% مکانیک و عمل است." تغییر طرز فکر، کنترل احساسات و قاطعیت در کسب‌وکار ضروری است. با این حال، باید نگاهی واقع‌بینانه به نقاط قوت و ضعف خود داشته باشید. صاحبان کسب‌وکارها به مهارت‌های خاصی مانند خواندن صورت‌های مالی، استخدام کارمندان مناسب و مقیاس‌بندی دقیق نیاز دارند.

ذهنیت و مجموعه مهارت‌های شما شالوده‌ای است که بقیه کسب‌وکارتان را بر پایه آن خواهید ساخت. اگر شکاف‌ها را درزگیری نکنید و پایه را تقویت نکنید، نمی‌توانید یک سازه محکم بسازید. در صورت تمایل می‌توانید این مهارت‌ها را توسعه دهید - یا می‌توانید آنها را برون‌سپاری کنید تا وقت کافی برای تمرکز بر جنبه‌های دیگر کسب‌و‌کار داشته باشید. صادق بودن در مورد چالش‌های تجاری که اکنون با آن روبرو هستید یا احتمالاً در آینده با آن‌ها روبرو خواهید شد، پایه‌ای است که به آن نیاز دارید تا کسب‌وکار خود را به شیوه‌ای با اقتدار توسعه دهید.

۹.از کسی درخواست کمک نمی‌کنید

اگر می‌دانید که فاقد مهارت‌های خاصی هستید، یکی از بزرگترین چالش‌های تجاری که می‌توانید با آن روبرو شوید این است که در دستیابی به منابع موجود ناتوان خواهید بود. یک رهبر عالی بودن به این معنا نیست که همه راهکارها را به تنهایی در اختیار دارید - بلکه به این معنی است که از همه امکانات و منابع در اختیار خود برای انجام کار استفاده می‌کنید. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های یک رهبر، تدبیر است. بهترین رهبران از آنچه که دارند استفاده می‌کنند تا شکاف‌ها را پر کنند – به خصوص وقتی صحبت از کسب‌وکارشان می‌شود.

از گفتن این داستان برای خود دست بردارید که «رهبران قوی درخواست کمک نمی‌کنند». هنگامیکه این داستان را کنار بگذارید، متوجه خواهید شد که کمک لازم برای پشتیبانی از کسب‌وکارتان وجود دارد. می‌توانید برای شرکت در یک جلسه رایگان استراتژی جهت مدیران عامل ثبت نام کنید و استراتژی‌های جدیدی را کشف کنید که شما را به موفقیت می‌رساند. شما قرار نیست فقط چالش‌های فعلی کسب‌وکار خود را حل ‌کنید - بلکه باید طرحی برای تغییر پایدار در سراسر سازمان خود ایجاد نمائید.


نمونه‌ای از شرکت‌هایی که با مشکل مواجه شدند

حتی بزرگترین کسب‌وکارها هم زمانی استارت‌آپ بودند. مهم نیست که در چه نوع صنعتی در حال فعالیت هستید، احتمالاً همان چالش‌هایی را تجربه می‌کنید که سایر مشاغل در سراسر جهان با آن مواجه هستند. اگرچه این مشکلات برای شما و تیم شما منحصر به فرد به نظر می‌رسند، اما اغلب جهانی هستند. مشکلات تجاری که با آن روبرو هستید را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا آنها مانع کار شما هستند یا فرصت‌هایی برای رشد محسوب می‌شوند؟

شرکت اپل (Apple) پیش از دستیابی به جایگاهی که امروز در آن قرار دارد، بر چالش‌های تجاری متعددی - حتی نزدیک به ورشکستگی - غلبه کرد. آنها این کار را با کوچک و محدود فکر کردن انجام ندادند. زمانیکه فروش کاهش یافت، به این فکر نکردند که چگونه کامپیوترهای بیشتری بفروشند. آنها برای حل مشکلات خود به بازاریابی و نوآوری روی آوردند و در نهایت آیفون را ساختند.

یکی دیگر از مشاغلی که مشکلات متعددی را تجربه و بر آن غلبه کرد استارباکس است. این شرکت زنجیره‌ای فروش قهوه میلیارد دلاری، در طول رکود سال ۲۰۰۸ بیش از نصف درآمد خود را از دست داد. این شرکت، مدیر عامل هوارد شولتز را برای قرار دادن شرکت در مسیر درست استخدام کرد، و او مدیریت بحران را به بهترین شکل از خود نشان داد: او ابتدا این سوال را مطرح کرد که شرکت آنها در چه حوزه‌ای فعال است - و آن قهوه نبود. او دوباره تمرکز خود را روی مشتری قرار داد و شرکت را از پرتگاه شکست بازگرداند.

به یاد داشته باشید، مشکلات تجاری فقط فرصت‌هایی هستند که تغییر شکل داده‌اند. زمان آن فرا رسیده است که بدون ترس از آینده زندگی کنید و به جای آن مهارت‌ها و طرز فکری را بسازید که برای غلبه بر هر چالشی به آن نیاز دارید.